دشواری مدیریت اجتماع و آشتی‌ناپذیری عملی ارزش‌های متعالی و بنیادینی چون عدالت و امنیت و علم و سیاست، همواره ماجراساز بوده است! سخنان اخیر جناب مولوی عبدالحمید مبنی بر ضرورت ابتنای حقوق اجتماعی بر ملّیّت‌، گرچه هسته‌ی دولت مدنی و یک گره‌گشایی کارکردی است، اما چنین می‌نماید که مبنای مورد نظر ایشان برای این توصیه تحوّل‌زا، یعنی تقلیل مسلمانی به رابطه فرد با آفریدگار، استحکام منطقی و اعتبار متدلوژیک مطالعات اسلامی را ندارد؛ رویکرد حصر دین در رابطه شخص با خالق، حتی اگر مصلحت سیاسی کشور نیز باشد، خلاف متدلوژی اسلام‌پژوهی و نوعی گزارش ایدئولوژیک مصلحت‌گرایانه از محتوای اسلام است؛ زیرا مسلمانی، هم بنا بر نصوص قرآن و هم در پرتو سیره‌ی عملی پیامبر اسلام، مقتضی نوع خاصّی‌ از مناسبات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، قضایی و آموزشی است و پر پیداست که اسلام با در برداشتن احکامی چون کفر به طاغوت، اقامه قسط، منع ربا، احکام خاص ازدواج، منع تعاون در اثم و عدوان، منع تشبه به گروه‌های‌ منحرف عقیدتی و رفتاری و دیگر احکام مشابه، نسبت به امور اجتماع، ساکت و بی‌طرف نیست! تصادفی و تعارفی نیست که هیأت مذاکره‌کننده اصحاب، در تعریف اسلام و تشریح مأموریت خویش برای ستاد فرماندهی ارتش ساسانی، چنین می‌گویند: ما مسلمانان مأموریت داریم که انسان‌ها‌ را از عبادت یکدیگر به عبادت آفریدگار، از ظلم دیگر مکاتب به عدالت اسلام و از تنگنای دنیا به فراخنای آخرت درآوریم! راست است که ناخرسندی ناشی از حکمرانی به نام دین، بستر عاطفی قبول خوانش‌های سکولاریستی را فراهم کرده است، اما اخلاق علمی و امانت پژوهشگرانه حکم می‌کند به جای نوازش بت بازار و ملاحظات اجتماعی-سیاسی، واقعیت جامعیّت‌ دین اسلام و اشتمال آن بر آموزه‌ها و احکام مربوط به روابط انسان-انسان و امتناع سکولاریزه کردن این دین را اعلام کرد! جستجوی پلورالیسم سیاسی در اسلام سکولاریزه و فردی شده، با توجه به ماهیّت‌ ایدئولوژیک و غیر علمی آن، مقتضی فریبکاری یا زورگویی در اجرا و تکرار همان روش نکوهیده، اما در جهت مخالف است و در واقع، تغییر مشکل است نه حل آن! شاید بهتر آن باشد که دولت مدنی را بر زیربنایی مرکب‌ از ارزش‌هایی همچون وکالتی بودن جایگاه حاکم، وجوب عدالت حتی با دشمنان، گسستگی حقّانیّت‌ اعتقادی از حقانیت سیاسی/قضایی، الزامی بودن پایبندی به قراردادها و... استوار کرد که در عین ظرفیّت‌سازی برای توزیع قدرت، قابلیت توجیه و اثبات‌پذیری شرعی هم دارند! جلیل بهرامی‌نیا